نظر به اینکه شکار در ایران از پیشنه و تاریخ بلندی برخوردار است درباریان و شاهان از دیرباز آن را به عنوان یکی از تفریحات اصلی خود لحاظ داشته اند.به گزارش ماهنامه الکترونیکی مرکز مطالعات تاریخ معاصر ایرانی، در ایران به دلیل تاخت و تاز و کوچ اقوام مختلف که مایة از زراعت نداشتند، شکار کردن تاریخ دیرینهای دارد که این امر در خاندانهای حکومتگر ایرانی جایگاه ویژهای دارد. چنان که در تاریخ معاصر ایران و به ویژه زندگی پادشاهان قاجاریه دقت شود، عمده تفریح آنان که یادگاری از دوران کوچنشینی و بیابانگردی است همین شکار است.در بین این پادشاهان ناصرالدین شاه قاجار جلوۀ استثنایی دارد. وی چندین ماه از سال را با وجود مشکلات و خطرات آن زمان در سفر و شکار می گذرانید و بسیاری از کارگزاران حکومتی که چندان علاقه و شاید بنیه أی برای این کار نداشتند با خود همراه می کرد که حتی گاه به مرگ برخی از آنان که از لحاظ سنی فرتوت بودند منجر می شد. چنان که عین الملک که مورد محبت شاه بود در منطقه کن در شمال غربی تهران در حین شکار شاهانه جان داد که موجب تکدر خاطر شاه را فراهم کرد به طوری که از آن سال دیگر برای شکار به کن نرفت.
شکار در سراسر مملکت برای همه مجاز بود به استثناء شکارگاههای سلطنتی که در مجاورت پایتخت بود و تحت حفاظت شکاربانان قرار داشت و این شکاربانان طبق معمول در قبال گرفتن رشوه شکارچیان را بدان مناطق راه می دادند.مراکز شکار اطراف تهران عبارت بودند از: کن، دوشان تپه، دره لار، شهرستانک و سرخه حصار و البته در مسافرتهای طولانی مناطق بسیاری از ایران در زمره مناطق قرق شده قرار می گرفتند. و حیواناتی که شکار می شدند عبارت بودند از: کفتار، گرگ، شغال، روباه و دله، یوزپلنگ، سیاه گوش، شیر بدون یال خوزستان، پلنگ، خرس، قوچ و آهو و کل.وسایل شکار در این سفرها به غیر از تفنگ در وهلة اول سگ تازی بود که هیچ خرگوشی از دست او ایمن نبود و در شکارهای هوایی و پرندگان از باز و قوش تربیت شده استفاده می شد. جالب اینجاست که گوشت شکار نیز داستانی برای خود داشت. بدین صورت که حیوانات صید شده با چاپارهای سریع السیر به صاحب منصبان و عالی مقامان حاضر در اردو و یا در شهر و همچنین سفارتخانه های اروپایی فرستاده می شد و همراه آن نامه أی از طرف میرشکار دربار فرستاده می شد که ضمن آن یادآوری می گردید که همه شکارها به دست مبارک اعلیحضرت انجام گرفته است. در مقابل نیز آن مقامات چندین برابر قیمت شکار رابرای شاه می فرستادند که به جیب خاصه شاهانه می رفت و درآمد هنگفتی می شد. فرستادن گوشت شکار برای کسی نشانه ابراز عواطف و عنایات شاهانه به شمار می رفت و ترک آن خود دلیلی بر نارضایتی خاطر ملوکانه بود این هم بعد سیاسی شکار!در دوره پهلوی صید و شکار محدود به گروههای خاصی از متمکنین شد و قرق گاهها و شکارگاههای سلطنتی فراوانی با خرج هنگفت در گوشه و کنار ایران ایجاد گردید. اداره شکاربانی دربار زیرنظر خانواده آتابای (ابوالفتح و کامبیز) دارای ارج و قرب زیادی بود. از میان خانواده پهلوی، عبدالرضا پهلوی تبدیل به شکارچی بین المللی شده بود و حتی در بسیاری از کشورها که ارتباط چندانی هم با ایران نداشتند (مانند کره شمالی و مغولستان) به شکار نایاب ترین گونه های حیات وحش می پرداخت. از مجموعه شکارهای وی موزه نسبتا وسیعی در کاخ سعدآباد شکل یافته ادر این زیر تعدادی از عکسهای مربوط به شکار و صیادی در دوره قاجار و پهلوی که در نوع خود دیدنی است را مشاهده می کنید.

ظلالسلطان در لباس شکار
ادامه مطلب ...
چهارشنبه 7 خرداد 1393 ساعت 17:31